یه قفل رو صد تا سوار سواره
تا جوی تنگه بپر
دوپای مرغ بهش باز نمیشه
دستی که از خودت نیست باهاش مار بگیر
یه قفل رو صد تا سوار سواره
تا جوی تنگه بپر
دوپای مرغ بهش باز نمیشه
دستی که از خودت نیست باهاش مار بگیر
مهم نیست چندسالمان است و کجا هستیم مهم این است که به کجا می خواهیم برویم
فقط باید کارهای مهم و ضروری را انجام داد و ذهن را شلوغ نکرد
به روح خود پناه ببر و تقلا مکن و مضطرب و نگران مباش ببین تا کنون چقدر تغییر کرده ای
زندگی سخت است و مشکل و دنیا ناعادلانه است
مردم به صورت پیش فرض به هم وفا نمی کنند اگر کسی کرد چه بهتر
سکس قبل از ازدواج مسیر رشد و کمال را خراب می کند
اگر امروز مدرسه نرویم فردا باید ۱۰ برابر بیشتر رنج بکشیم
خشم و عصبانیت رابطه را به تنفر خشم و بی تفاوتی تبدیل می کند و ریشه را خشک می کند
حتی اگر مادر پول شیر بگیرد او یک بدبخت است
جسم متعفن دشمنان را دنبال خود برای چی میکشی؟
اگر روزی ۱۰۰۰ بار به تو بگویند فلا ن کار را انجام بده عاقبت فقط تو خود مسول هستی
هیچوقت برای انجام کار خوب دیر نیست مک دونالد در ۷۰ سالگی این کار را کرد
بزرگترین آسیب ها از تخیلات و افکار درونی است
پذیرش و درک واقعیت برای ما خیلی مهم است
ما شش دوست و یک عاشق می خواهیم
هرگز و هیچوقت برای اصلاح گذشته و برگشت از ۱۰۰۰ کیلومتر اشتباه دیر نیست
اگر امروز درستش کنی لازم نیست فردا نگرانش باشی (ضرب المثل ژاپنی)
هر روز یک کاری را که از آن خجالت میکشی و نارحتت می کند انجام بده
صبر زیاد خوب نیست کار باید همان موقع انجام شود
نباید منتظر ازدواج بود باید تریم رابطه را شروع کرد
توان انسان این است که از زیر خاک جوانه بزند
من خوبم و خواستی و دوست داشتنی ام و از آنچه که هستم خجالت نمی کشم
ما خودمان را عصبانی می کنیم اما خشم طبیعی است
فروخوردن خشم باعت افسردگی و تنفر از خود و دیگران می شود باید ابراز کرد
انتظار و امید واز دیگران باعث بدبختی است
بچه مطیع و فرمانبردار خوب نیست
مطالعات نشان داده اول آدم باید خوشحال باشد تا خوشحالی سراغش بیاد حتی الکی خوشحال باشد
خوب خود باش بهترازدیگران مباش بهترین بدبختی است
من می پذیرم که بگویند که با تمام تلاش ها به جایی نرسیده ای دنیا یک خط مستقیم نیست
قرارنیست مثل برده گان کار کنیم و ما برای کار کردن آفریده نشده ای با توجه به نیاز تلاش می کنیم که سرساعت جایی باشیم اگر کسی نیامد هم مهم نیست
چو گوشه دنج آشیان هست به قفس طلایی نمی فروشم
اگر دختری هست که شما را به آرامش می رساند کافیست کار را باید در وقتش انجام داد
اشتباهی که در گذشته کردی کردی الان درست عمل کن
مسایل به هم پیوسته نیستند دعوت شام نیمه باعث تصادف در چهارراه نمی شود
هیچکس در دنیا ارزش آن را ندارد که خود را بخاطر او نابود کنیم
هنگامی که با خود درجنگ هستیم به دیگران هم آسیب می زنیم
اول باید به استقلا از هر نظر برسیم بعد می توانیم با کسی ازدواج کنیم
عاقبت انسان وابسته و اعتیاد و افسردگی است
دوازده سال از سگ لذت ببر و ۳ ماه افسرده باش
نظر و فکر دیگران ابدا اهمیتی ندارد
خجالت یعنی اینکه من کثیف زشت و آشغال هستم
مرکب حافظه آرامش هست اضطراب آن را خشک می کند
به خودت بگو من عمیق و سنگین تا صبح می خوابم
تو خوب ودوستداشتنی هستی
روزی که مردم برای تو دست بزنند تورا میان دستانشان له خواهند کرد
انسان ها خوب هستند با نگاه خوب برو جلو
بردگی مدرن را قبول نکنیم خواب را می فروشیم تا اتاق خواب بخریم
صفای گوشه آرام آشیان چون هست نگاه دار به آرایش قفس نفروش
دنیا واقعا به آن بدی و سیاهی نیست که بیشتر افراد فکر می کنند و در موردش به بدی صحبت می کنند و همچنین تقریبا بیشتر افراد اخبار بد و دروغ را با هیجان و بزرگ نمایی برای هم تعریف می کنند و کسی هم اصلا نه راه حلی ارایه می کند و نه فکر می کند و تمام کسانی که خودشان آن کار را می کنند از دیگران برای انجام همان کار ایراد می گیرند.
و اما:
شما در تیتر اول خبری هیچ کانال تلویزیونی ای نشنیده اید که بگویند امروز چند هزار نفر از رانندگان به هم راه دادند و احترام گذاشتند، اما اگر تنها یک دعوا شود تیتر اخبار می شود.
شما در تیتر اول خبری هیچ کانال تلویزیونی ای نمی بینید که آقا یا خانم فلانی در در زمین بایری ۱۰۰ تا درخت کاشتند، اما با هیجان و آب و تاب می شنوید که چند درخت در فلان جا قطع شد.
شما هرگز در هیچ کانال تلویزیونی ای نشنیده اید که بگویند میلیون ها کارگر وظیفه شناس افغانی سخت کوشانه و با دقت هر روز ساختمان ها و راه های مارا می سازند و چندین هزارتن زباله را شبانه روز جمع آوری می کنند، در حالی که مردم بی فرهنگ حتی کمترین زحمتی برای تفکیک زباله به خود نمی دهند و از همه هم طلبکارند و همه را مقصر می پندارند جز رفتار اعمال خودشان!
اما اگر دو نفر از افغانی های عزیز خلافی انجام دهند بسرعت همه جا منتشر و بزرگ می شود.
شما اخباری از رفتار محترمانه صدها یا هزاران کارمند اداری، راننده تاکسی یا فروشنده یا پزشک و... را نمی شنوید! اما به محض انجام یک کار نادرست مثل بمب همه جا پخش می شود.
شما اخبار یسیار کمی از تلاش های سخت مثلا برای آبرسانی به صدها روستای دور افتاده می شنوید، شاید نشنیده باشید که آب آشامیدنی تهران تا چندسال پیش از گواراترین آب های جهان بود و متاسفانه در همان حال هم سیل تهمت های ناروا زده میشد که آب تهران به نیترات آلوده است در حالی که من شخصا در آزمایشگاه سازمان آب نمونه برداری کردم و درصد نیترات فوق العاده کم و ناچیز بود و کیفیت آن خیلی بالاتر از استانداردهای جهانی بود.
و بسیار چیزهای دیگر...
در واقع درصد بسیاربسیار کمی از مردم شرور و بد هستند و اعمال و رفتار همین درصد بسیار کم که زیر ۱۰ درصد هستند در جاهای مختلف بزرگ می شود
http://tarjomaan.com/neveshtar/8830/
http://tarjomaan.com/sound/9128/
آیا خوشحال و در حال شدی نیستی که هفته بعد پرواز داری و در حال جمع آوری لوازم نیستی
Tomorrow becomes today. Today becomes yesterday. Yesterday becomes a distant memory.
And it happens so quickly.
Treasure life's moments!
“Do a little more of what you want to do every day, until your idea becomes what's real.”
این خواب راحتی که به درویش داده اند، با جاه صد امیر برابر نهاده اند.
“If you cannot find peace within yourself, you will never find it anywhere else.” Marvin Gaye
“If you find yourself constantly trying to prove your worth to someone, you have already forgotten your value.”
It always seems impossible until it's done.”
Nelson Mandela
"All that is necessary for the triumph of evil is that good men do nothing."
- Edmund Burke
اگر کسی را دیدید که از کوچکترین چیزها لذت می برد،
محو طبیعت می شود، کمتر سخت می گیرد،
می بخشد، می خندد،
می خنداند و با خودش در یک صلح درونی ست،
او نه بی مشکل است نه شیرین مغز!
او طوفان های هولناکی را در زندگی پشت سر گذاشته و قدر آنچه امروز دارد را می داند.
او یاد گرفته است که لحظه لحظه ی زندگی را در آغوش بگیرد ...
It might be stormy now but it can't rain forever. -unknown
دیر زمانی نیست که دریافته ام
وقتی از کسی رنجش و کینه ای به دل میگیرم، درحقیقت برده ی او میشوم؛
او افکارم را تحت کنترل خود میگیرد؛
اشتهایم را ازبین میبرد؛
آرامش ذهن و نیات خوبم را می رباید و لذت کار کردن را از من میگیرد؛
اعتقاداتم را ازبین میبرد و مانع از استجابت دعاهایم میگردد؛
او آزادی فکرم را میگیرد و هرکجا که میروم برایم مزاحمت ایجاد میکند؛
هیچ راهی برای فرار از او ندارم.
تازمانی که بیدارم، بامن است و وقتی که خوابیده ام، وارد رویاهایم میشود؛
وقتی مشغول رانندگی هستم یا وقتی در محل کار خود هستم، کنار م است؛
هرگز نمیتوانم احساس شادی و راحتی کنم...
او حتی بر روی تُنِ صدایم نیز تاثیر میگذارد؛
او مجبورم میکند تا به خاطر سوء هاضمه، سَر دَرد و یا بی حالی دارو مصرف کنم؛
او لحظات شاد و فَرح بخش زندگی را از من
می دزدد؛
بنابراین دریافته ام
اگر نمی خواهم یک برده باشم، در دل نسبت به دیگران کینه و رنجشی نداشته باشم!
خود را در آیینه نگریستم
و دریافتم
ارزش من بیش از یک فکر نا آرام است .
اگر میخواستم برای آینده ی شما فقط یک نصیحت بکنم،
مالیدن کرم ضدّ آفتاب را توصیه میکردم !!!
آثار مفید و دراز مدّتِ کرم ضدّ آفتاب،
توسط دانشمندان ثابت شده است.
در حالی که سایر نصایح من،هیچ پایه و اساس قابل اعتمادی،
جز تجربه های پر پیچ و خمِ شخص بنده ندارند.
اینک این نصایح را خدمتتان عرض می کنم :
قدرِ نیرو و زیبایی جوانی تان را بدانید.
ولی اگر هم ندانستید،مهم نیست!
روزی قدرِ نیرو و زیباییِ جوانی تان را خواهید دانست،
که طراوت آن رو به اُفول گذارد.
اما باور کنید تا بیست سال دیگر،به عکسهای جوانیِ خودتان،
نگاه خواهید کرد و به یاد می آورید
چه امکاناتی در اختیارتان بوده و چقدر فوق العاده بوده اید.
آن طور که تصوّر می کردید،چاق نبودید.
همه چیز در بهترین شرایطش بوده تا شما،
احساس خوب داشته باشید.
نگران آینده نباشید.
اگر هم دلتان میخواهد نگران باشید،
فقط این را بدانید که نگرانی،همان اندازه مؤثّر است،
که جویدن آدامس بادکنکی در حلّ یک مسئه ی جبر !
مشکلات اساسی زندگی شما،بی تردید چیزهایی خواهند بود که هرگز به مخیله ی نگران تان هم خطور نکرده اند.
از همان نوعی که یک روز سه شنبه ی عاطل و باطل،
ناگهان احساس بد پیدا می کنید و نسبت به همه چیز بدبین میشوید !
با دلِ دیگران،بی رحم نباشید .
عمرتان را با حسادت تلف نکنید.
گاهی شما،جلو هستید و گاهی عقب.
مسابقه،طولانی است و سر انجام،
خودتان هستید که با خودتان مسابقه می دهید.
ناسزاها را فراموش کنید.
اگر موفّق به انجام این کار شدید ،
راهش را به من هم نشان بدهید !
نامه های عاشقانه ی قدیمی را حفظ کنید.
صورت حسابهای بانکی و قبض ها و ... را دور بیاندازید.
اگر نمی دانید می خواهید با زندگی تان چه بکنید،
احساس گناه نکنید.
جالبترین افرادی را که در زندگی ام شناخته ام،
در 22 سالگی نمی دانستند می خواهند با زندگی شان چه کنند.
برخی از جالب ترین چهل ساله هایی هم که می شناسم،
هنوز نمیدانند !
تا می توانید کلسیم بخورید.
با زانوهایتان مهربان باشید.
وقتی قدرت زانوهای خود را از دست دادید،
کمبودشان را به شدّت حس خواهید کرد.
ممکن است ازدواج کنید،ممکن است نکنید.
ممکن است صاحب فرزند شوید،ممکن است نشوید.
ممکن است در چهل سالگی طلاق بگیرید.
احتمال هم دارد که در هشتاد و پنجمین سالگرد ازدواجتان،
رقصکی هم بکنید.
هرچه می کنید،
نه زیاد،به خودتان بگیرید،
نه زیاد،خودتان را سرزنش کنید.
انتخاب های شما بر پایه ی 50 درصد بوده،
همانطور که مال همه بوده.
دستورالعمل هایی که به دست تان می رسد،را تا ته بخوانید.
حتّی اگر از آنها پیروی نمی کنید.
از خواندن مجلّات زیبایی پرهیز کنید.
تنها خاصیت آنها این است که به شما بقبولانند که زشتید.
با خواهران و برادران خود مهربان باشید.
آنها بهترین رابط شما با گذشته هستند،
و به گمان قوی،تنها کسانی هستند که
بیش از هر کس دیگر،در آینده،به شما خواهند رسید.
به یاد داشته باشید که دوستان می آیند و می روند،
ولی آن تک و توک دوستان جان جانی،
که با شما می مانند را حفظ کنید.
برای پل زدن میان اختلافهای جغرافیایی و روشهای زندگی،
سخت بکوشید.
زیرا هرچه بیشتر از عمر شما بگذرد، بیشتر پی می برید
که به افرادی که در جوانی می شناختید،محتاجید.
سفر کنید.
برخی حقایقِ لاینفک را بپذیرید:
قیمتها صعود می کنند،
سیاستمداران کلک میزنند،
شما هم پیر می شوید.
و آنگاه که شدید،
در تخیّل تان به یاد می آورید که وقتی جوان بودید،
قیمتها مناسب بودند،
سیاستمداران شریف بودند،
و بچّه ها به بزرگترهایشان احترام می گذاشتند.
به بزرگترها احترام بگذارید.
توقع نداشته باشید که کس دیگری،نان آور شما باشد.
ممکن است حساب پس اندازی داشته باشید.
شاید هم همسر متموّلی نصیب تان شده باشد.
ولی هیچگاه نمی توانید پیش بینی کنید که
کدام خالی میشود یا به شما جاخالی می دهد.
خیلی با موهایتان ور نروید.
وگرنه وقتی چهل سالتان بشود،
شبیه موهای هشتاد ساله ها میشود.
نخ دندان به کار ببرید .
در شناخت پدر و مادرتان بکوشید.
هیچ کس نمی داند که آنان را،
کِی برای همیشه از دست خواهید داد.
دقت کنید که نصایح چه کسی را می پذیرید.
اما با کسانی که آنها را صادر می کنند،بردبار و صبور باشید.
نصیحت،گونه ی دیگرِ غم غربت است.
ارائه ی آن،روشی برای بازیافت گذشته،
از میان تل زباله ها،
گردگیری آن،
و ماله کشیدن بر روی زشتی ها و کاستی هایشان،
و مصرف دوباره ی آن،
به قیمتی بالاتر از آنچه ارزش دارد،است.
امّا اگر به این مسائل،بی توجّه هستید،
لااقل حرفم را در مورد کرم ضدّ آفتاب بپذیرید !!!
“If you spend too much time thinking about a thing, you'll never get it done.”
There is always a way. ~Arman
There is always a way. ~Arman
کسانی که مردان راه حقند
خریدار بازار بیرونقند
"به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی.
به آرامی آغاز به مردن میکنی
زمانی که خودباوری را در خودت بکشی،
وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند.
به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر بردهی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی …
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی.
تو به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامیدارند،
و ضربان قلبت را تندتر میکنند،
دوری کنی . .. .،
--------
ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻪ.
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺷﯿﮏ ﻧﻤﯽ ﭘﻮﺷﻪ.
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ نمی کنه.
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﻤﯿﺪﻩ.
یکی دیگه به خودش نمی رسه.
ﯾﮑﯽ مدام ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﮔﻮﺵ میدﻩ.
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ، عکس ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﯼ نمی گیره.
یکی محبت نمی کنه.
یکی دیگه محبت نمی پذیره.
و اینگونه است که ﺍﮐﺜﺮ ﺁﺩﻣﻬﺎ در سی ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻧﺪ
و ﺩﺭ هشتاد ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﻓﻦ میشوند.
(پائولو کوئیلو)
............
ایمیل ارتباطات کاری:
info@feriyal.com
------------------------------------------------------
می خواهم از زمانی که برایم باقی مانده لذت ببرم
شاکر روزهایی که هر یک به هدیه ای می ماند
رویاها و امید هایی که هنوز امکان ممکن شدن دارند
و عشق ها و مهربانی هایی که هنوز فرصت تجربه کردنشان با ماست
یک روز ، روز آخر ما خواهد بود
"مارگوت بیکل"
-----------------------------------------------------
اگر عمر دوباره داشتم، مىکوشیدم اشتباهات بیشترى مرتکب شوم.
همه چیز را آسان مىگرفتم.
از آنچه در عمر اولم بودم ابلهتر مىشدم. ..
سکوت ،دوست من
بهترین سلاح من است
سکوت رساتر از هرصدایی است
و بهتر از هر زمزمه ای !
" نزار قبانی"
-----------------
آرامشی که اکنون دارم، مدیون انتظاریست که دیگر، از کسی ندارم!
با آرزوی آرامش برای تمامی شما دوستان خوبم،
از صمیم قلب دوستون دارم
---------------
یاد من باشد فردا دم صبح
جور دیگر باشم
بد نگویم به هوا، آب ، زمین
مهربان باشم، با مردم شهر
و فراموش کنم، هر چه گذشت
خانه ی دل، بتکانم ازغم
و به دستمالی از جنس گذشت ،
بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
و به لبخندی خوش
دست در دست زمان بگذارم
یاد من باشد فردا دم صبح
به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
و به انگشت نخی خواهم بست
تا فراموش، نگردد فردا
زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
گرچه دیر است ولی
کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید
به سلامت ز سفر برگردد
بذر امید بکارم، در دل
لحظه را در یابم
من به بازار محبت بروم فردا صبح
مهربانی خودم، عرضه کنم
یک بغل عشق از آنجا بخرم
یاد من باشد فردا حتما
به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم
بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در
چشم بر کوچه بدوزم با شوق
تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود
و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست
یاد من باشد فردا حتما
باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست
و بدانم که اگر دیر کنم ،مهلتی نیست مرا
و بدانم که شبی خواهم رفت
و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی
یاد من باشد
باز اگر فردا، غفلت کردم
آخرین لحظه ی از فردا شب ،
من به خود باز بگویم
این را
مهربان باشم با مردم شهر
و فراموش کنم هر چه گذشت ...
(فریدون مشیری)
-----------------------------
حال دلت که خوب باشد
همه دنیا به نظرت زیباست
حال دلت که خوب باشد
حتی می شوی همبازی بچه ها
حال دلت که خوب باشه
و چقدر لذت دارد که آدم حال دلش خوب باشد
امیدوارم که حال دل همتون خوب باشه،
------------------------------
"به حال هیچ کس
غبطه نمیخورم
وقتی باد را در سپیدار
به تماشا ایستاده ام ..."
------------------------
هرگز آرزو نکرده ام،
یک ستاره در سراب آسمان شوم،
یا چو روح برگزیدگان،
همنشین خامش فرشتگان شوم،
هرگز از زمین جدا نبود ه ام،
با ستاره آشنا نبوده ام،
روی خاک ایستاده ام،
با تنم که مثل ساقهء گیاه،
باد و آفتاب و آب را،
می مکد که زندگی کند،
بارور ز میل،
بارور ز درد،
روی خاک ایستاده ام،
تا ستاره ها ستایشم کنند،
تا نسیمها نوازشم کنند، (فروغ فرخزاد)
-------------------------
دکتر نیستم...
اما برایت 10دقیقه راه رفتن،روى جدول کنار خیابان را تجویز میکنم،
تا بفهمى عاقل بودن چیز خوبیست،
اما دیوانگى قشنگ تر است..
برایت لبخند زدن به کودکان وسط خیابان را تجویز میکنم،
تا بفهمى هنوز هم،میشود بى منت محبت کرد..
به ﺗﻮ پیشنهاد میکنم گاهى بلند بخندى،هرکجا که هستى،
یک نفر همیشه منتظر خنده هاى توست...
دکتر نیستم،
اما به ﺗﻮ پیشنهاد میکنم که شاد باشى!
خورشید،
هر روز صبح،
بخاطر زنده بودن من و تو طلوع میکند!
هرگز، منتظر" فرداى خیالى" نباش.
سهمت را از" شادى زندگى"، همین امروز بگیر.
فراموش نکن "مقصد"، همیشه جایى در "انتهاى مسیر" نیست!
"مقصد" لذت بردن از قدمهاییست، که برمى داریم!
چایت را بنوش!
نگران فردا مباش،
از گندم زار من و تو مشتی کاه میماند برای بادها......
(نیما یوشیج)
-----------------------------
یکى از اصلى ترین پایه هاى شخصیت سالم، داشتن اصالت هست؛ این که تن به انجام هر کارى نمیدى به این معنى نیست که نمیتونى!
بهش میگن "چهارچوب"!
چهارچوبى که خودت براى خودت تعریف میکنى و پایه و اساسش از "خانواده" شکل میگیره ...
کسى که چهار چوب داره، "اصالت" داره ...
اصالت رو نه میشه خرید، نه میشه اداشو در آورد و نه میشه با بزک و دوزک بهش رسید!
اصالت یعنى
دلت نمیاد خیانت کنى،
دلت نمیاد دل بشکنى،
دلت نمیاد دو رو باشى،
دلت نمیاد آدما رو بازى بدى ...
این بى عرضه گى نیست!
اسمش "اصالته" ...
--------------------------------
یکی تو ۲۳ سالگی ازدواج میکنه و اولین بچه شو ۱۰ سال بعد به دنیا میاره،اون یکی ۲۹ سالگی ازدواج میکنه و اولین بچه شو سال بعدش به دنیا میاره
یکی ۲۵ سالگی فارغ التحصیل میشه ولی ۵ سال بعدش کار پیدا میکنه، اون یکی ۲۹ سالگی مدرکشو میگیره و بلافاصله کار مورد علاقه شو پیدا میکنه
یکی ۳۰ سالگی رئیس شرکت میشه و در ۴۰ سالگی فوت میکنه، اون یکی ۴۵ سالگی رئیس شرکت میشه و تا ۹۰ سالگی عمر میکنه
تو نه از بقیه جلوتری نه عقب تر. تو توی زمان خودت وباشرایط خودت زندگی میکنی پس آرام باش،از زندگی لذت ببر و خودت را با دیگری مقایسه نکن.
------------------
یه همکار داشتم سر ماه که حقوق میگرفت تا 15 روز ماه سیگار برگ میکشید، بهترین غذای رستوران رو میخورد
اما نیمی از ماه رو غذای ساده از خونه
می آورد.
موقعی که از اونجا منتقل شدم، کنارش نشستم و گفتم تا کی به این وضع ادامه میدی؟
باتعجب گفت: کدوم وضع
گفتم زندگی نیمی اشرافی و نیمی گدایی
به چشمام خیره شد وگفت:تاحالا سیگار برگ کشیدی؟گفتم نه!
گفت: تا حالا تاکسی دربست رفتی؟ گفتم نه!
گفت: تا حالا به یک کنسرت عالی رفته ای؟ گفتم نه!
گفت: تاحالا غذای فرانسوی خورده ای؟گفتم نه!
گفت: تاحالا تمام پولتو برای کسی که دوستش داری هدیه خریدی تاخوشحالش کنی؟ گفتم نه!
گفت: اصلا عاشق بوده ای؟ گفتم نه!
گفت: تاحالا یک هفته از شهر بیرون رفته ای؟ گفتم نه!
گفت اصلا زندگی کرده ای؟ با درماندگی گفتم اره...نه...نمی دونم...!!
همین طور نگاهم میکرد نگاهی تحقیر آمیز...!!
اما حالا که نگاهش میکردم برایم جذاب بود...
موقع خداحافظی تکه کیک خامه ای در دست داشت تعارفم کرد و یه جمله بهم گفت که مسیر زندگیم را عوض کرد،
اوپرسید: میدونی تا کی زنده ای؟ گفتم نه!
گفت: پس سعی کن دست کم نیمی از ماه را زندگی کنی...
-----------------------
ثانیه به ثانیه عمر را با لذت سپری کن
ثانیه به ثانیه عمر را با لذت سپری کن
در هر کار و هر حال
کار ، تفریح ،رانندگی ،آموختن، مطالعه، آشپزی،نظافت ، خوردن و آشامیدن، حرف زدن، سکوت و تفکر، مهمانی رفتن، نیایش و....
زندگی فقط در رسیدن به هدف خلاصه نشده
مابه اشتباه اینگونه میاندیشیم:
درسم تمام شود راحت شوم
غذایم را بپزم راحت شوم
اتاقم را تمیز کنم راحت شوم
بالاخره رسیدم.... راحت شدم
اوه چه پروژه ای... تمام شود راحت شوم
تمام شود که چه شود؟
مادامی که زنده هستیم و زندگی میکنم هیچ فعالیتی تمام شدنی نیست بلکه آغاز فعالیتی دیگر است....
پس چه بهتر که در حین انجام دادن هر کاری لذت بردن را فراموش نکنیم نه مانند یک ربات فقط به انجام دادن بپردازیم به تمام شدن و فارغ شدن....
حتی هنگامیکه دستها را میشوییم نیز میتوانیم بالذت اینکار را انجام دهیم
یکبار امتحان کنید
آب چه زیبا آرام پوست دستتان را نوازش میکند
به آب نگاه کنید و لذت ببرید
وآنجاست که احساس خوب زندگی کم کم به سراغتان میاید...
لذت باعث قدرتمند شدن میشود به طرز باور نکردنی باعث بالا رفتن اعتماد به نفس میشود...
لذت بردن هدف زندگی است
تا میتوانی همه کارها را با لذت همراه کن... حتی نفس کشیدن که کمترین فعالیت توست...
--------------------------
از "رنج" #بودا تا "اضطراب درونی" #هایدگر!!!!
اگه بخوام باهات رو راست باشم باید بگم که زندگی ر
به شکل گریز ناپذیری سخته و این ربطی به جایی که هستی و جوری که زندگی می کنی نداره.
من بهش میگم #اصل_بقای سختی
. یعنی سختی از شکلی به شکل دیگه تبدیل میشه ولی #نابود نمیشه.
برای همین هم تو یک زندگی خیلی خوب و عادی، جایی که هیچ کی به هیچ کی به خاطر عقایدش #شلیک نمی کنه و همه چی آرومه؛
آدمهای زیادی مشت مشت قرص #ضد_افسردگی میخورن که بتونن خودشون رو هر روز صبح از توی رختخواب بکشن بیرون . آدمهای پف کرده، آدمهای بد حال؛ آدمهای روی لبه.
خیلی ها معتقدن که پیشرفت تکنولوژی، اینترنت، نخودفرنگیِ غیر ارگانیک و گلوتن، ما ها رو اینجوری کرده و قدیمها مردم خوشبختتر بودن. تو بشنو و باور نکن.
حتی هزارها سال پیش شاهزادهای هندی به نام
#سیزارتا –یا همون #بودا– گفت که زندگی رنجه. رنج، یا به زبون بودا «دوکا». هایدگر بهش میگه « #اضطراب_وجودی».
این ها رو نگفتم که نا امیدت کنم. چیزهای خوب و دلنشین هم توی دنیا کم نیست. می تونی ازشون توی راه کمک بگیری و هر وقت داشتی توی چاه غم فرو می رفتی مثل "رسن" بهشون چنگ بندازی و بیای بیرون.
یکی از این طناب ها؛ #موسیقیه.
اگه تونستی سازی بزن؛ اگه نتونستی بهش گوش کن. وقتهایی که شادی موسیقی گوش کن و وقتهایی که غمگین بودی بیشتر،
و اونجا که از هرحرکتی عاجز موندی؛ برقص. رقصیدن بهترین و مفیدترین کاریه که میتونی برای روحت بکنی. هرجا ریتمی شنیدی که میشد باهاش برقصی، خودت رو تکون بده، حتی اگه ریتم چکیدن قطرههای آب از شیروونی باشه.
«رقص هم ارتعاش شدن با جریان هستی است ،بیمهار و بدون ترس از دیده شدن برقص، توی جمعیت...
راستی اگه صدای خوبی داشتی موقع رقصیدن یک کم هم آواز بخون، اما اگه نداشتی هم مهم نیست، همیشه توی حموم و زیر دوش میتونی برای خودت بخونی.
چیز دیگهای که میتونی بخونی #کتابه.
خوندن بهت کمک میکنه زندگیهای دیگهای رو که هیچ وقت نمیتونستی تجربه کنی رو تجربه کنی.
فیلم هم همین کار رو توی یک ابعاد دیگهای میکنه اما کتاب همیشه یک سر و گردن بالاتر از فیلمه چون قوهٔ تخیلت رو به کار میگیره؛ و روند ذهنیتر و عمیق تریه.
تا میتونی بخون. وسط کتابهات حتما چند صفحه هم در مورد #ستارهها و کهکشانها بگذار چون کمکت میکنه که ابعاد چیزها رو بهتر درک کنی و یادت نره که توی کل هستی کجا وایسادی.
برای همین قدیمها بیشتر #فیلسوفها ستارهشناس هم بودن. شاید نخوای یا نتونی #منجم بشی، ولی همیشه میتونی وقتهایی که غمگینی به آسمون نگاه کنی و ببینی که غمهات در برابر عظمت کهکشان چقدر کوچیکه.
طنابهای دیگهای هم هست؛ چیزهایی
مثل #نقاشی کردن، #کاشتن یک درخت؛ #آشپزی با ادویههای جدید، #سفر کردن، #حرکت.
ما برای نشستن #خلق نشدیم.
#صندلی یکی از خطرناکترین اختراعات بشریه.
به جای نشستن قدم بزن؛
بدو؛
شنا کن.
اگر مجبور شدی بشینی؛ برای خودت همنشینهایی پیدا کن و از مصاحبتشون لذت ببر.
پیدا کردن دوست خوب خیلی هم آسون نیست اما اگه دوست خوبی باشی؛ دیر یا زود چند تا آدم خوب دورت جمع خواهند شد.
در ضمن، دایرهٔ دوستات رو به آدمها #محدود نکن.
تو میتونی تقریباً با همهٔ #موجودات زندهٔ دنیا دوست باشی؛
#گلها، #علفها، #ماهیها، #پرندهها، و بله حتی #گربهها.
#حیوونها گاهی حتی از آدمها هم دوستهای بهتری هستن.
توی زندگی چاه غم زیاده ولی طناب هم هست؛ سر رسن رو ول نکن. اما مراقب باش که به #طناب های_پوسیده مثل الکل، دود، پول و حتی موفقیت، آویزون نشی چون از توی چاه بیرونت نمیاره و بدتر ولت می کنه ته چاه.
بگرد و طنابهای خودت رو پیدا کن و اگه نتونستی پیداش کنی؛ « #ببافش».
آدمهای انگشت شماری طناب بافی رو بلدن.
دانشمند ها، کاشفها، مربی های فوتبال، کمدین ها، و هنرمندها همه طناب باف هستن و طنابهایی رو بافتن که آدمهای دیگه هم می تونن سرش رو بگیرن و باهاش از توی چاه بیرون بیان. اگه ما امروز از سیاه سرفه نمی میریم برای اینه که طنابی رو گرفتیم که #لویی_پاستور سالها پیش بافته،
سمفونی شماره پنج طنابیه که #بتهوون با نتها به هم پیوند زده،
#صد_سال_تنهایی طنابیه که #مارکز با کلمه و خیال به هم بافته.
بیشتر طنابها رو یک روزی کسی که شاید ته چاه زندونی بوده بافته...
#مولانا در #دفتر_پنجم میگه:
آه کردم؛ چون رسن شد آه من؛
گشت آویزان رسن در چاه من؛
آن رسن بگرفتم و بیرون شدم؛
چاق و زفت و فربه و گلگون شدم.
کسی چه می دونه؛
شاید یک روز تو هم طناب خودت رو بافتی...
------------------
سعی کنید
چیزی را به دل نگیرید
آنچه که آدمها درباره شما می گویند
بازتابی از خودشان است
نه شما
--------------------------
اگر عمر دوباره داشتم، مىکوشیدم اشتباهات بیشترى مرتکب شوم.
اگر عمر دوباره داشتم، مىکوشیدم اشتباهات بیشترى مرتکب شوم.
همه چیز را آسان مىگرفتم.
از آنچه در عمر اولم بودم ابلهتر مىشدم.
فقط شمارى اندک از رویدادهاى جهان را جدى مىگرفتم.
اهمیت کمترى به بهداشت مىدادم.
به مسافرت بیشتر مىرفتم.
از کوههاى بیشترى بالا مىرفتم و در رودخانههاى بیشترى شنا مىکردم.
بستنى بیشتر مىخوردم و اسفناج کمتر.
مشکلات واقعى بیشترى مىداشتم و مشکلات واهى کمترى.
آخر، ببینید، من از آن آدمهایى بودهام که بسیار مُحتاطانه و خیلى عاقلانه زندگى کردهام، ساعت به ساعت، روز به روز. اوه، البته من هم لحظاتِ سرخوشى داشتهام. اما اگر عمر دوباره داشتم از این لحظاتِ خوشى بیشتر مىداشتم. من هرگز جایى بدون یک دَماسنج، یک شیشه داروى قرقره، یک پالتوى بارانى و یک چتر نجات نمىروم. اگر عمر دوباره داشتم، سبکتر سفر مىکردم.
اگر عمر دوباره داشتم، وقتِ بهار زودتر پا برهنه راه مىرفتم و وقتِ خزان دیرتر به این لذت خاتمه مىدادم.
از مدرسه بیشتر جیم مىشدم.
گلولههاى کاغذى بیشترى به معلمهایم پرتاب مىکردم.
سگهاى بیشترى به خانه مىآوردم.
دیرتر به رختخواب مىرفتم و مىخوابیدم.
بیشتر عاشق مىشدم.
به ماهیگیرى بیشتر مىرفتم.
پایکوبى و دست افشانى بیشتر مىکردم.
سوار چرخ و فلک بیشتر مىشدم.
به سیرک بیشتر مىرفتم.
در روزگارى که تقریباً همگان وقت و عمرشان را وقفِ بررسى وخامت اوضاع مىکنند، من بر پا مىشدم و به ستایش سهل و آسانتر گرفتن اوضاع مىپرداختم. زیرا من با ویل دورانت موافقم که مىگوید:
شادى از خرد عاقلتر است."
دان هرالد
1889-1966
---------------------
صبح قبل از هر کاری خودت را به صورت فردی بسیار شاد تجسم کن
صبح قبل از هر کاری خودت را به صورت فردی بسیار شاد تجسم کن. بسیار امیدوار، با طراوت و مشتاق از رختخواب بلند شو. انگار قرار است آن روز اتفاقی کامل با ارزشی بیکران روی دهد. با حالی بسیار مثبت و سرشار از امید در حالی که احساس می کنی آن روز، روزی عادی نخواهد بود از رختخواب بلند شو. گویی چیزی استثنایی، شگفت انگیز و بسیار نزدیک در انتظارت است. تمام آن روز را دوباره و دوباره به یاد بیاور. در عرض هفت روز خواهی دید که کل الگو، شیوۀ زندگی و موجت تغییر کرده است.
شب وقتی می خوابی تجسم کن که در دامن خدا می خوابی. گویی زندگی از تو محافظت می کند، در دامنش هستی و به خواب می روی. فقط این را تجسم کن و بخواب. باید به تجسم ادامه دهی و بگذاری که خواب بیاید. به این ترتیب تجسم وارد خوابت می شود. خواب و تجسم همدیگر را می پوشانند.
چیزهای منفی را تجسم نکن زیرا مردمی که ظرفیت تجسم دارند اگر چیزهای منفی را تجسم کنند، آن چیزهای منفی روی می دهد. اگر تصور کنی بیمار می شوی، حتما بیمار می شوی. اگر تجسم کنی کسی به تو اهانت خواهد کرد، چنین اتفاقی روی خواهد داد. تجسم تو خالق موقعیت هاست.
بنابر این اگر فکری منفی آمد، بلافاصله آن را به فکری مثبت تبدیل کن. به آن نه بگو. بلافاصله کنارش بگذار. آن را دور بینداز.
در عرض یک هفته احساس می کنی که بی دلیل شاد هستی.
#اشو: شور برای غیرممکن
-------------------------
🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿
چرا لذت آهستگی از میان رفته است؟
کجایند آن دوره گردهای قدیم، قهرمانهای تصنیفهای مردمی که از آسیابی تا آسیاب دیگر را به گردش طی میکردند و شب را در فضای باز سحر میکردند؟
آیا آنها هم همزمان با چمنزارها، دشتها و در یک کلام طبیعت ناپدید شدند؟ یک ضرب المثل چکی تن آسانی آنان را با استعاره توصیف می کند
«آنها تماشاگران پنجره خداونداند»
کسی که تماشاگر پنجره خداوند است دچار ملال نمیشود و سعادتمند است. در جهان ما آسودگی به بیکارگی تبدیل شده و فرق میان این دو بسیار است.
به آینه پشت نظر میاندازم و باز همان اتوموبیل را میبینم. ترافیک مانع از این است که او بتواند از من سبقت بگیرد. در کنار راننده زنی نشسته است. چرا مرد مطلب جالبی برای وی نقل نمیکند؟ چرا دستش را روی زانوی زن نمیگذارد؟ در عوض دارد به راننده ماشین جلوئی دشنام میدهد که چرا سریعتر نمیراند. زن نیز در این فکر نیست که مرد را نوازش کند. در درونش او هم همراه مرد در حال راندن است و او هم دارد به من ناسزا میگوید....
کتاب آهستگی - میلان کوندرا
----------------------
چه چیزی ما را در زندگی شاد و سالم و خوشبخت نگه می دارد؟ اگر شما فکر می کنید که شهرت و پول و ثروت پاسخ است تنها نیستید! اما با توجه دستارودهای روانپزشک رابرت والدینگر مدیر یک تحقیق طولانی که ۷۵ سال طول کشیده است شما در اشتباهید دکتر رابرت والدینگر دسترسی بی سابقه ای به داده های جمع آوری شده در طول ۷۵ سال گذشته دارد که روی هزاران نفر انجام شده است. در این سخنرانی، او سه درس مهم از مطالعه را به شما می گوید که با چه چیزهایی انسان به خوشبختی رضایت و سلامتی در زندگی می رسد که هیچکدام از آنها ثروت و قدرت و چیزهایی که بیشتر مردم فکر می کنند نیست. نتایج این تحقیق دستارود عالی از مطالعاتی است که سال ها طول انجامیده و هنوز هم ادامه دارد.
(ویدئوی این سخنرانی ارزشمند از موسسه تد با زیر نویس فارسی در را در ادامه ببینید) ◀️◀️
-----------------------------
از امید شاید کاری درست بشه ولی قطعا با ناامیدی هیچی درست نمیشه👌 به همین سادگی باید امید را حفظ کرد و تلاش کرد
------------------------
با این 15 راه زندگیتان را نابود میکنید سلامت نیوز: با این 15 راه زندگیتان را نابود میکنید
سلامت نیوز: زندگی مثل خانهای است که باید ساخت و از آن نگهداری کرد. آدمها از خیلی از واقعیتها فرار میکنند و بدون اینکه متوجه آن باشند به نابود کردن خوبیهای زندگیشان ادامه میدهند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از سایت مردمان، این تصمیمات بد لزوماً توسط خودتان گرفته نمیشود. برای شاد و موفق بودن اول باید بفهمید در حال حاضر چه آسیبهایی به خودتان میزنید و برای اصلاح آن اقدام کنید.
۱. وقتی نمیبخشید زندگیتان را نابود میکنید
نباید زندگی را خیلی جدی بگیرید. خیلی وقتها دیگران ناراحتتان میکنند و خیلی وقتها هم شما دیگران را ناراحت میکنید. کینه به دل گرفتن و عصبانی بودن کورتان میکند و نمیگذارد چیزهایی که واقعاً در زندگی مهم هستند را ببینید.
۲. وقتی به کاری که دوست ندارید ادامه میدهید زندگیتان را نابود میکنید
گاهی اوقات به این دلیل در کاری میمانید که میخواهید آخر هر ماه درآمدی داشته باشید. اما چرا باید خوشبختیتان را به خطر بیندازید و به جای اینکه نگران الان باشید به آینده فکر نکنید که آزاد و شاد خواهید بود؟
۳. وقتی اینکه دیگران چه فکر میکنند برایتان مهم است زندگیتان را نابود میکنید
مطمئناً نمیتوانید همه آدمها را راضی نگه دارید. اینکه حرف و فکر دیگران برایتان مهم باشد فقط خالیتان میکند چون آنها همیشه ناامیدتان میکنند.
۴. وقتی وقتتان را تلف میکنید زندگیتان را نابود میکنید
سعی نکنید منتظر بنشینید تا همه چیز در شرایط عالی قرار گیرد تا وارد عمل شوید. بلند شوید و هر کاری که برای عالی کردن زندگیتان لازم است را انجام دهید.
۵. وقتی از خودتان مراقبت نمیکنید زندگیتان را نابود میکنید
بدن شما وسیلهتان به سمت موفقیت است. درست رفتار کردن با بدنتان، خوب غذا خوردن و داشتن سبک زندگی سالم نه تنها سلامت شما را در آینده تضمین میکند بلکه اعتمادبهنفستان را هم بالاتر میبرد.
۶. وقتی از همه چیز شکایت میکنید زندگیتان را نابود میکنید
زندگی کردن با شکایت شما را به هیچ کجا نمیرساند فقط ناامید، خسته و عصبانیتان میکند. باید انرژی که صرف شکایت کردن میکنید را برای چیزی ارزشمند نگه دارید.
۷. وقتی با پشیمانی و افسوس زندگی میکنید زندگیتان را نابود میکنید
گذشته قابل تغییر نیست. از آن درس بگیرید و بعد بگذرید. زندگی کردن با افسوس و پشیمانی فقط انرژی مثبتتان را گرفته و باعث میشود امکانات دیگری که پیش رویتان قرار گرفته را نبینید.
۸. وقتی شریک نادرستی برای زندگیتان انتخاب میکنید زندگیتان را نابود میکنید
هیچچیز مخربتر از زندگی کردن با کسی که تحسینتان نمیکند و موجب خوشحالیتان نیست، نخواهد بود.
۹. وقتی خودتان را با دیگران مقایسه میکنید زندگیتان را نابود میکنید
هیچ چیز بدتر و ناامیدکنندهتر از این نیست که بخواهید مدام خودتان را با دیگران مقایسه کنید. همه ما آدمهای خاصی هستیم چرا باید خودمان را با کسانی مقایسه کنیم که جای ما نیستند؟
۱۰. وقتی فکر میکنید پول برایتان خوشبختی میآورد زندگیتان را نابود میکنید
پول برایتان آزادی میآورد اما چیزهای سادهای در زندگی هستند که شادتان میکنند و به هیچ پولی هم نیاز ندارند. اینکه همه توجه زندگیتان را صرف ثروت کنید خستهتان میکند.
۱۱. وقتی شکرگزار و قدرشناس نیستید زندگیتان را نابود میکنید
شکرگزاری یعنی قدر چیزهایی که دارید را بدانید. اگر برای داشتههایتان شکرکزار باشید به آرامش درونی خواهید رسید.
۱۲. وقتی در روابط اشتباه میمانید زندگیتان را نابود میکنید
داشتن دوستهای بد واقعاً بد است اما بودن در رابطه با دوستانی که ارزشفردی شما را پایین میآورند نابودتان خواهد کرد.
۱۳. وقتی بدبین و منفیگرا هستید زندگیتان را نابود میکنید
باید همیشه خوشبین باشید که اوضاع بهتر میشود. نمیتوانید همیشه منفی فکر کنید و هر اتفاق خوبی هم که برایتان میافتد را هم محکوم کنید.
۱۴. وقتی با یک دروغ زندگی میکنید زندگیتان را نابود میکنید
خیلیها زندگی را پیش میبرند که متعلق به آنها نیست. آنها مدام تظاهر میکنند و زندگی دروغی دارند. باید درمورد آنکه واقعاً هستید صادق باشید و طبق همان زندگی کنید.
۱۵. وقتی درمورد همه چیز نگرانید زندگیتان را نابود میکنید
کمی وقت بگذارید و به چیزهای خوبی که در زندگیتان دارید فکر کنید و شکرگزار باشید. بااینکه زندگی هیچوقت عالی و کامل نیست اما مطمئناً چیزهای خوبی برایتان دارد. پس قدر این چیزها را بدانید و سعی کنید دیگر نگران چیزهایی که اهمیتی در کل زندگیتان ندارند، نباشید.
------------------------------